تـــو
مرا به عصر حجر برمی گردانی !
زمانی که آدم
،
چایی را با خنده های حوا شیرین می کرد !
احسان پرسا
نظرات
تـــو چایی را با خنده های حوا شیرین می کرد ! شاعر :
احسان پرسا ,
(شعروگرافی) ,
یکشنبه 16 دی 1397 .:|:. 09:09 .:|:. علی ساطع به تصویر قشنگ تو نگاه میکنم و به تو میاندیشم به تصویر اکنون تو که می اندیشم شادمانم برای تو می نویسم و از اینکه در این هیاهوی بی وقتی به یاد
تو مینویسم شادمانم صفحات تقویم را که ورق می زنم روز تولدت را میبینم
که پشت مبارکی چند روز بینظیر
پایان و آرام گرفته آرام مثل روز تولد
تو ... مثل تولد تو ... آرام مثل تـــو
از اینکه همه ی تاریخها را به روز تولد تو
محاسبه می کنم شادمانم ثانیه ها که تند و تند می گذرند یادآورم میشوند که در گذشتهای
نه چندان دور تو از جایی که بودی پایت را گذاشتی به جایی که قرار بود
باشیم و من هنوز در جایی بودم که هیچ
بخاطرش ندارم
و این همه را او میدانست
، میچید و به
تماشا نشسته بود ... و من و تو ، ما ، نمیدانستیم
.
امروز من از این همه ... من از تولدت شادمانم فکر می کنم نکند او قصه ی آدم و حوا را
نوشت تا امروزمان را بیافریند ... نکند
تمام این بازی ها ، این دنیا چیده شده بود که
روزی تو را پیدا کنم و مرا پیدا
کنی
و همه چیز را بخاطر بیاوریم و بسپاریم چقدر شادمانم ... *تولدت ، زیباترین روز خدا ... شاعر :
(دیگر نوشته ها) ,
جمعه 22 تیر 1397 .:|:. 16:17 .:|:. علی ساطع
دوشنبه 23 آذر 1394 .:|:. 09:53 .:|:. علی ساطع درست نمی دانم !
ولی ،
می گویند حوا بود که سیب را
تعارف کرد ! و چرا آدم خورد ؟
ساده نبود ، عاشق بود
...
نمی دانم ! اما ... حوا برایش با ارزش بود ... با ارزش تر از بهشتی که می گویند مفت از دست داد ... شاعر :
...: قالب های ادبی نوین :... ,
چهارشنبه 13 آبان 1394 .:|:. 22:22 .:|:. علی ساطع بالشی کنار بالشت می گذاری حوا نیز اینگونه آدم را وسوسه می کرد در تاریکی هم عطر تـــو مشامم را پیدا می کند از مشامم می گذری از
تمامم می گذری رویایی بیرون آمده از خواب غلت
می زنی در بستری که منم حوا نیز اینگونه آدم را تسخیر کرد محمدعلی بهمنی شاعر :
محمدعلی بهمنی ,
شنبه 29 فروردین 1394 .:|:. 20:21 .:|:. علی ساطع " آدم " اگر بودم به هوای چیدن سیب سرخ لب هایت و پرسه بین گندم زار طلایی موهایت بی درنگ می فروختم بهشتم را ... هبوطی در کار نیست ...
آدم هم نباشم ، از نسل آدمم چه کسی می تواند انکار کند نقطه ضعف های ارثی ام را ؟ وسوسه ی سیب و گندم را ؟
نگاهم که می کنی ... لبخند که می زنم ... نفس که می کشیم در هوای هم ...
فراموشم می شود داستان آدم و بهشت را ... و تاریخ تکرار می شود
نفیسه سادات موسوی
شاعر :
نفیسه سادات موسوی ,
پنجشنبه 15 خرداد 1393 .:|:. 10:35 .:|:. علی ساطع
شاعر :
عبدالجبار کاکایی ,
جمعه 17 آذر 1391 .:|:. 11:18 .:|:. علی ساطع |
بسم الله الرحمن الرحیم
جهان را به عـشـق کسی آفریده اند چون من که آفریده ام از عشق جهـــانی بـــرای تـــــو . . . حسین پناهی دیگر صفحات
فهرست شاعران وبگاه
آرشیو مطالب
برچسب ها
داریوش |
لبخند |
دست |
غروب |
بهار |
بغض |
تنهایی |
ستاره |
دریا |
عاشق |
اشک |
خنده |
درخت |
گل |
جمعه |
دیدار |
آسمان |
گریه |
بوسه |
دلتنگی |
تنها |
عشق |
خواب |
باران |
چشم |
ماه |
زن |
نفس |
دوست داشتن |
پنجره |
پاییز |
باد |
زمستان |
سیاوش قمیشی |
شب |
پرنده |
قلب |
لب |
شعر |
زندگی |
خیال |
نگاه |
مو |
مرگ |
آغوش |
رفتن |
خورشید |
بانو |
ابی |
دل | آمار بازدید وبگاه
بازدید امروز : بازدید دیروز : بازدید این ماه : بازدید ماه قبل : بازدید کل : تعداد کل مطالب : بیشترین بازدید : 7030 عزیز در تاریخ : 18 اردیبهشت 1395 آخرین بروز رسانی : آخرین بازدید : |